شعر جنگ - صفحه 8
۲۴/مرداد/۱۴۰۴
۱۷:۰۵
فا
فارسی
English
العربیة
خانه
اخبار
عکس
فیلم
اسناد
کتاب
مجلات شاهد
ویژه نامه
پژوهش
استانها
موزه شهدا
جستجوی شهدا
«شهدای غریب»
تفال به وصایای شهدا
آخرین اخبار:
خبرنگاران شهید در قاب موزه شهدا نمایان شدند
دیدار رئیس بنیاد شهید و امور ایثارگران با خانواده سپهبد شهید سردار غلامعلی رشید
پیام تسلیت معاون فرهنگی و آموزشی بنیاد شهید و امور ایثارگران در پی درگذشت استاد محمود فرشچیان
مادر دو شهید مدافع حرم: حضرت زینب(س) سرچشمه صبر است
«شهدای مدافع حرم» در صف مقدم دفاع از ایران
شعر جنگ
اذان تو را،گوش سنگر،شنيده است...
تو مانند ابري ترين بغض سالي/ تو زخمي ترين شعر ناب خيالي / تو با خون،وضو مي گرفتي،برادر!
ترنم باران
چشمانم را می بندم/ خاك خاکریزها روي پلک هایم سنگینی می کند/ به خوابی عمیق می روم/ و از آن سوي نخل هاي سوخته
تقویم روي فصل خزان ایستاد است
تقویم روي فصل خزان ایستاد است/ گویی پس از تو نبض زمان ایستاده است / حس می کنم که پشت همین چشم هاي شاد / مردي همیشه دل نگران ایستاده است
کبوترانه
به درد غربت بی تو مبتلا شده ام/ اسیر وحشت شب هاي بی شما شده ام/ کبوترانه رفتی به سمت آبی عشق/ و من به تیرگی خاك مبتلا شده ام
بی تو
تو نیستی / گنجشک ها هر روز / تک به تک می رسند / می افتند میان دامنم
معجزه ناگهان
در غم نشست خاطر من از جوانی ات / با یاد لحظه هاي پر از مهربانی ات / در کوچه باغ خاطره ها پرسه می زنم / با یاد روزهاي خوش همزبانی ات
لبریز داغ ها
سرشار از کبودي و لبریز داغ ها!/ هم صحبت قدیمی این کوچه باغ ها!/ بعد از تو شانه هاي ستبر درخت شد / مأواي بال هاي سیاه کلاغ ها
عمري گذشت و یوسف ما پیرهن نداشت
/ آري که پیرهن نه، که حتی کفن نداشت / عمري گذشت و خنده به لب هاي مادرم! / خشکیده بود و میل به دریا شدن نداشت
بدرقه
نیستی پدر ولی مانده یادگاري ات / در توان چشم نیست، اشک بی قراري ات / در هجومی از خزان می روي و می روي/ آن چنان که گم شده رد پاي جاري ات
رو به صبح
بیا دوباره به یمن فرار اهریمن/ هر آنچه بوي بدي می دهد خراب کنیم / نماي شب زده شهر مهربانی را
کوچ را معنایی جز شهادت نباشد
پرستویی در غبار بی کسی/ در سرزمینی همرنگ خاك و خون /پرواز می کرد / بال در بال خمپاره هاي سیاه
قسم شکسته
رمزي بوده حتما/ در رمز عملیات / که مزارت / گم شده لابه لاي لکنت اروند
قامت ابري
سلام قامت ابري نجیب دریازاد / طلوع مشرقی ات را نبرده ام از یاد / هنوز جاي تو در خاطرات من سبز است/ اگرچه فاصله اي تلخ بین مان افتاد
تنها همین پلاك شد یادگارتان
پرواز پرستوها
هر روز پرستو شدنت را باور کنم یا نه / سه نوبت، نه بیشتر / براي پرواز از شانه هاي زخمی یک مادر
به چشم هایی که هنوز منتظرند
چه می شد آه اگر محض امتحان یک بار / تو می شدي پدري که... که باورم باشد
گفته بودي که مرا کاش شهیدان ببرند
«بعد از تو» تقدیم به شهیدان انقلاب
مریم خمسه لویی/
در انتظار تو هستم به خانه ات برگرد / و یا بگو که نشان پلاك تو چند است؟
<
1
2
3
4
5
6
7
8
9
10
>
تازهها
سلامی که از تهران به کربلا رسید!/ ویدیو
خبرنگار کُشی در روز روشن؛ ۲۳۸ شهید گواه جنایت بزرگ قرن بیست و یکم + نقاشی ماندگار از انس شریف
طراحی و تولید: ایران سامانه