نویسندگان سکینه صرفی و حسن جلالی
برای مدت چند ماهی از سوی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی عازم کشور لبنان و سوریه شد ، همین سفارش را تاکید کرد . همیشه با فرستادن نامه از وضعیت او مطلع می شدیم . آن روزی که از لبنان بازگشت ، اشک امانمان را بریده بود . انگار سالیان زیادی از او دور بودیم و حالا با آمدنش گم گشته مان را یافته ایم . او مرا به صبر دعوت کرد و گفت : « باید صبوری حضرت زینب کبری (س) را ستود . به جرأت می توانم بگویم که خالق ، دیگر چنین مخلوقی را خلق نکرده است . خواهرم هنگامی که به زیارت حرم شریف آن بانوی محترمه در زینبیه رفتم ، ارزش و مقام خواهر را با تمام وجودم دریافتم . امیدوارم در راه خدمت به شما توفیق بیشتری از درگاهش بیایم »
کد خبر: ۴۲۷۱۴۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۲/۱۵
مولف شهاب الدین نبوی
سید جمال ، در کربلای 4 شهید نشد . ظاهرا زمان آن فرا نرسیده بود . هر کاری موقعی دارد ، و هرچه خدا صلاح بداند همان خواهد شد . در خط مقدم لحظه ای آرام نداشت ، ولی در هیچ لحظه ای دعا را هم فراموش نمی کرد . عارفی بود در لباس رزم . رزمنده ای بود عاشق معبود و مشتاق لقاء یاز ، و منتظر فرا رسیدن لحظه موعود .
کد خبر: ۴۲۶۹۳۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۲/۱۱
نویسندگان:سمیرا ثباتی مقدم - مجتبی ترحمی - آرزو ایمانی - فاطمه نورزیان- طیبه جعفری
تلاش می کنم تا از میان جمعیت خودم را به خانه برسانم . از دیدن دیوار خراب شده خانه و سقف ریخته شده بیشتر وحشت می کنم . با صدای بلند مامانم را صدا می زنم : « مامان ! مامان ! کجایی مامان ؟ » می خواهم بروم توی خانه که آقای حسینی دستم را می گیرد : « کجا می ری محسن ؟ صبر کن ! » . با گریه می گویم :
کد خبر: ۴۲۶۸۴۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۲/۱۱
مولف محمد اطهری
لحظات پاياني دوره است، بچهها از اين فرصت استفاده كرده و با دوستان همدوره خداحافظی ميكنند. يكي صورت به صورت دوست همدورهاش گذاشته و در گوشش چيزي نجوا ميكند. يكي به ديگري نشانی میدهد و میگوید: «یادت نره؛ حتما نامه بنویس. رسیدی منطقه؛ عکس بفرست...» يكي هم دست در گردن دوستش انداخته و نميتواند به سادگي از او جدا شود.
کد خبر: ۴۲۶۵۲۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۲/۰۸
شهید سید حسن شاهچراغی
شاهچراغی سربازی فداکار بود برای حفظ ارزشهای اصیل اسلامی و در عین حال دارای برخورد کریمانه و سعه صدر بود که درخور یک مجاهد بزرگ اسلامی است.
آن روز کیهان یکپارچه می گریست. در و دیوار، زمین و آسمان، مرد و زن، کارگر و کارمند، اهل قلم و اهل قدم، کسبه محل و همه مردم اشک می ریختند
کد خبر: ۴۲۶۴۴۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۲/۰۵
مولف علی رضا عالمی
هر گاه بر سر سفره های می نشستیم ، در موقع صرف غذا حدیث شریف حضرت علی (ع) را متذکر می شد که «اگر میل به غذا دارید غذا بخورید و تا میل دارید دست از غذا بکشید و اگر میل به غذا ندارید ، غذا نخورید » خود او هم خیلی مقید به عمل کردن بود.
کد خبر: ۴۲۶۲۹۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۲/۰۳
خاطراتی از شهید رضا عامری
دلم ميخواست باز هم بمونيم. هر چه اصرار كردم يكي دو روز ديگه بمونيم، گفت: « توميخواي بموني بمون! من بايد پنجم كهنآباد باشم. عروسي خواهرمه! ».
کد خبر: ۴۲۶۱۷۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۲/۰۲
با توجه به اهمیت کتاب و کتابخوانی در رشد و اعتلای فکری و فرهنگی جامعه، بنیاد شهید و امور ایثارگران استان مرکزی مسابقه کتابخوانی با موضوعیت "جهان بینی توحیدی از منظر شهید مطهری" را برگزار می کند.
کد خبر: ۴۲۵۶۰۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۱/۲۵
کتاب «سردار کوهستان» به قلم بنیامین شکوهفر، خاطرات سردار شهید مرتضی شادلو است.
کد خبر: ۴۲۴۷۹۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۱/۱۰
تمدید مسابقه کتابخوانی با موضوع «گزیده وصیت نامه شهدا در مورد انقلاب» توسط پایگاه جامع نوید شاهد گیلان برگزار می گردد.
کد خبر: ۴۲۳۱۴۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۲/۱۲
نویسنده یار محمد عرب عامری
بايد با شوهرت بسازي و خوب زندگي كني! اگه با هم نسازين و بخواين دعوا راه بيندازين، اميد نداشته باش كه من با زنم دعوا و بدرفتاري كنم! من زنم رو دوست دارم و به هيچ قيمتي هم حاضر نيستم كه به خاطر ديگران باهاش اوقات تلخي كنم. حواست رو جمع كن، سعي كن زندگي شيريني داشته باشي.
کد خبر: ۴۲۳۰۶۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۲/۱۲
نویسنده محمد مهدی عبدالله زاده
آنسالها شبنشینی رفتن رسم بود؛ مخصوصاً زمستانها. تا دیروقت هم طول میکشید. علی پنج شش ساله بود. او روي کول من بود و رضا روي کول بابا. زمین پوشیده از برف و یخزده بود. باد سردی میوزید. برای همین یک کت انداخته بودم روی سرش. چند قدم که از خانهي عمه دور شدیم، گفت:«آبجی خسته شدی!».
- عیب نداره! راحت باش سرت رو بگذار روي دوشم!
- ایکاش خونهي ما همین بغل بود. دلم برات میسوزه. داری هِن هِن میکنی
کد خبر: ۴۲۲۸۱۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۲/۰۸
مسابقه کتابخوانی «شهید عزیز» 9 چهارشنبه اسفند ماه 96 در سارى برگزار میشود.
کد خبر: ۴۲۲۶۹۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۲/۰۶
نویسنده عباس خواجه شاهکویی
نزدیک ظهر زنگ در به صدا درآمد. فوری بیل را انداخت زمین و رفت سمت در. در را باز کرد. یک روحانی و یک پاسدار و یک نفر دیگر پشت در بودند. دلش ریخت پایین. میرفت که چهرهاش تغییر کند اما خیلی زود به خود آمد و به اعصاب خود مسلط شد. سلام کرد. روحانی پرسید:«منزل آقای خواجهمظفری؟».
کد خبر: ۴۲۲۵۵۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۲/۰۵
نویسنده سر کار خانم زهرا حدادی
همانشب رضا به خوابم آمد. ديدم با من حرف نمیزند. نگاهی به سکة روی پيشبخاری کرد و رفت. صبح سکه را داديم بيرون تا شهيد از ما راضی شود. از اول گفته بوديم:«برای رضای خدا شهيد داديم، پس چيزي نمیگيريم.».
کد خبر: ۴۲۲۱۷۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۱/۲۹
نویسنده سوده عرب عامری و فاطمه گلپایگانی
نور خورشيد از تهويهي غسالخانه مثل چند ستون مورب تا روي صورتش كشيده شده بود. يك ورم كبود شده روي صورتش و يك سوراخ كوچك روي قلبش كه تا پشتش رفته بود! مادرم از خدا خواسته بود كه جنازهاش سالم برگردد!
کد خبر: ۴۲۱۹۴۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۱/۲۶
کتاب «رمادی ۹» خاطراتی از آزاده سرافراز «اسماعیل قیومی» به قلم یارمحمد عربعامری است.
کد خبر: ۴۲۱۸۵۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۱/۲۵
نویسنده سمیرا سادات امامی
وقتی محمد یحیايی به سمت آقای احمدی میرفت پاهایش میلرزید و صحنههای آخرین روز خداحافظی از مقابل چشمانش میگذشتند. محمد توان نداشت به چشمان پدر شهید نگاه کند، اما آقای احمدی او را در آغوش گرفت و بوسید؛ به جای پسری که نتوانست صورتش را ببیند. سپس به چشمهایش نگاه کرد. آرام پرسید:«محمد رفیقت کجاست؟».
کد خبر: ۴۲۱۷۷۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۱/۲۴
نویسنده عبدالله دخانیان
در حفظ انقلاب بکوشید! راه شهدا را ادامه بدید! امام را تنها نگذارید! وصیت نامه نوشته ام ولی به مادرم بگویید صبر کند!
کد خبر: ۴۲۱۶۷۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۱/۲۳
نویسنده سمیرا سادات امامی
قهرماني در اين مسابقه كه همراه با تشويقهاي اخوي عرب اتفاق افتاد هنور هم برايم شیرینترين مقامي است كه در دوران فعاليت ورزشيام به دست آوردم.
این روزها كه عكسها و خاطرات گذشته را مرور ميكنم گرچه گاه دلتنگ مسابقات ميشوم اما اين همه در مقابل دلتنگيام براي ياران سفر كرده هيچ است.
کد خبر: ۴۲۱۳۷۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۱/۲۰