خاطرات - صفحه 61

آخرین اخبار:
خاطرات

اوّل عبادت خدا

نقطه شروع دومیدانی از مسجد و بعد از نماز صبح بود. یعنی اول عبادت خدا و بعد از آن مقابله با دشمن و اظهار وجود.

خاطرات سرلشکر پاسدار رحیم صفوی از شهید بروجردی در «سرباز ولایت»

قبل از پیروزی انقلاب اسلامی سه ملاقات با شهید بروجردی داشتم. در زمانی که هر دو مسلح تحت تعقیب بودیم. اولین ملاقات در کوچه پس کوچه های قم بود و دو ملاقات دیگر هم در تهران.

«صفر مشهدی» شهیدی که مزار خود را تعیین کرد

نوید شاهد کرج: اين زمين خالي كه كنار شهيد گروسي است را علامت مي‌زنم كه مرا بعد از شهيد شدن، در اينجا دفن كنيد و يكي از وصيتهايم هم همين است.

«بدر کردستان» به قلم سردار داوود غیاثی راد

بدر کردستان در صبحی درسال 1333 طالع شد و در روستای دره گرگ از توابع شهرستان بروجرد چون مرواریدی غلطان چشم به جهان گشود و نام «محمد» را بر او نهادند.

شریف قنوتی شیخ بی توقع

شیخ شریف ، واقعا يک روحاني بود كه مي‌شه گفت : حق سنگيني به گردن همه بچه‌ها داشت .

وفای به عهد

برای زیارت به حرم امام رضا (ع) مشرف شدیم. حسین نگاهی به من کرد و گفت:«طیبه خانم! می خوام یه دعا کنم، دوست دارم تو آمین بگی.»

بهترین کار

یک بار وقتی که می­خواست به جبـهه برود، همه دور هم جـمع بودیم. مـادرم برایش آینه قـرآن آورده بود. من می­دانستم که او به آرزوی دیرینه خود که رفتن به جبهه بود، رسیده. خوشحال بود. برق شادی را می­شد در چشمانش دید
مجموعه خاطرات شهید محمد جعفر نصر اصفهانی

افتادن از درخت گیلاس تا نامه های جبهه

در سال 1357 و در ماه­های اوج انقلاب، جعفر در اصفهان به دبیرستان می­رفت. ضمناً به کار عکاسی هم آشنایی داشت. وی حمام منزل را به شکل تاریک خانه درآورده بود و عکس امام را در آنجا چاپ و تکثیر می­کرد. شب­ها این عکس­ها و اعلامیه­ های حضرت امام را با دوستانش در محله­های اصفهان پخش و یا به در و دیوار نصب می­کردند.
روایتی از شهید محمدجعفر نصر اصفهانی

فقط رضای خدا را در نظر داشت

ا وجود اینکه منزل شهید نصر با مسجد کوی فاصله زیادی داشت، او هر زمان که از منطقه برای مرخصی به خانه می­ آمد، همراه پسرش علی و دختر چند ماهه­ اش به نماز جماعت می­رفت.
خاطرات فرزند شهيد محمود عبدالهي

از اينكه پدرمان سرافرازانه به شهادت رسيده بسیار خوشحاليم

ایشان معتقد به این بودند كه بدین خاطر پا به دنيا نهاده اند كه حافظ دين و اسلام باشند و در راه وطن جان فشانی کرده و به شهادت برسند

هجرت

هنگامي كه قصرشيرين در معرض سقوط قرار داشت، دو نفر از پرسنل ژاندارمري مانده بودند و در پشت يك قبضه خمپاره‌انداز تلاش مي‌كردند تا مانع پيشروي دشمن شوند. من و چند نفر از خواهران تفنگ بر دوش در كنار آنها بوديم.
فرمانده گردان سیلوانا

خاطره ای از وفای به عهد شهید به نقل از خود شهید علیزاده

من و آقا رحمت كه انسان باخدايي بود عهد بسته بوديم تا در آن عمليات هر كدام به فيض شهادت رسيدیم, ديگري جايگزين او شده و مردانه بجنگد.
برگفته هایی از خاطرات شهدا

نماز / خاطرات شهید والامقام حسن اسیری

اگر آب نبود حتماً تیمم می کرد و نمازش را می خواند.

غذای یک پرستار داوطلب

ساعت حدود ده شب بود که شام آورند؛ قورمه سبزی بود. برنج را در یک کیسه زباله ریخته بودند و چند کیسه زباله را هم داخل هم کرده بودند و در آن خورشت ریخته بودند!

خاطرات شهید سلیمان اکبری؛ شهید آبان ماه

شهید سلیمان اکبری فرزند رجب در سال 1344 در ملایر دیده به جهان گشود. او در تاریخ 11/8/61 در عملیات پیروزمندانه محرم بر اثر اصابت ترکش خمپاره و جراحات جنگی به درجه رفیع شهادت نائل و به لقاءالله پیوست.
فرازی از خاطرات و اخلاقیات شهید الهیارلو

افق انديشه و معرفت شهید از سطح شهادت به مرتبه فنا في الله رسیده بود

جبهه را به تحصيلات دانشگاه ترجيح داد. در نهایت در عمليات والفجر 4 با مسؤوليت فرمانده گردان در منطقه پنجوين عراق بعد از نبردي سهمگين و ابراز شهامت ها و لياقت هاي محيرالعقول جان در طبق اخلاص نهاد.

روایتی از شهید محمد حسین کریم پور احمدی

صدای گرم نماز صبح حسین آقا که در اتاق می پیچید، روح مرا از زمین به اوج آسمان ها می برد. و برای دقایقی ارتباطم را با این دنیای خاکی قطع می کرد.
شهید آبان ماه

سیری بر زندگی و خاطرات شهید مرتضی بازوکار

شهید مرتضی بازوکار فرزند عباس در سال 1332 در خلجستان چشم به جهان گشود. او در تاریخ 10/8/61 هنگام عملیات محرم در منطقه عین خوش شهد شهادت را نوشید و به وصال حق شتافت.
شهید اردشیر رحمانی

شهید گیلانی که نشانی مزارش را برای مادرش نوشت + عکس

خاطرات , خانواده شهيد,دفاع مقدس
خاطرات شهید حسن پناهقلی, معاون فرمانده گردان

اولين شهيد گردان در عملیات والفجر 4, شهيد حسن پناهقلي ; شهادت: 13/8/1362

صرفاً به خاطر اين در كنكور شركت مي كنم كه براي منافقين و ضدّانقلابيّون ثابت نمايم كه رزمندگان اسلام در تمام صحنه ها حضور دارند و و برخلاف تصور آنها , ما رزمندگان اسلام بي سواد نيستیم و و چنين هم شد. دو روز پس از شهادتش نامش را در روزنامه نوشته بودند كه دبيري شيمي قبول شده است.
طراحی و تولید: ایران سامانه