داستان اسارت

آخرین اخبار:
داستان اسارت
داستان و خاطرات

زمهریر اسارت / داستان به اسارت در آمدن آزاده پرافتخار «علی گلوند» (پایان)

زیبایی ها صرفااز طریق چشم سردیده نمی شدند ، بدون واسطه دیدن قابل لمس بودند اصلا خودت جزئی از آن بودی . حضرت امام را دیدم در جایی با چند تا از دوستانم که قبلا شهید شده بودند ، ایستاده و من با چند نفر از دوستان در فاصله چند متری آنها...
طراحی و تولید: ایران سامانه