«سید امیر حسین قاضی زاده هاشمی» روز جمعه هشتم اردیبهشت 1402 در دیدار با نخبگان شاهد و ایثارگر استان کرمانشاه که در سالن شهدای دولت استانداری کرمانشاه، دیدار و گفتگو کرد.
قاضیزاده هاشمی در دیدار با نخبگان شاهد و ایثارگر کرمانشاه
معاون رییس جمهور و رییس بنیاد شهید و امور ایثارگران، یکی از برنامه های بنیاد شهید را حمایت از اشتغالهای دارای ارزش افزوده عنوان کرد که نخبگان و کارآفرینان در آن میتوانند نقش بسزایی ایفا کنند.
معاون رئیس جمهور و رییس بنیاد شهید و امور ایثارگران:
«ماموستا عبدالرحمن مرادی» بیان داشت: مردم مرزهای کشور چه شیعه و سنی، چه کُرد و ترک باشند مهم نبود، وحدت و سرزمین مان مهم بود و با تمام وجود تمامیت مهین و نظام اسلام با جان فدایی دفاع کردند و این باید مد نظر ما باشد.
«سید امیرحسین قاضی زاده هاشمی» معاون رئیس جمهور و رئیس بنیاد شهید و امور ایثارگران امروز جمعه هشتم اردیبهشت 1402 با حضور در گلزار شهدای کرمانشاه به شهدای والامقام ادای احترام کرد.
«سید امیرحسین قاضی زاده هاشمی»رییس بنیاد شهید و امور ایثارگران با «آیت الله مصطفی علما» نماینده ولی فقیه در استان و امام جمعه شهر کرمانشاه به همراه جمعی از مسئولین دیدار کرد.
قاضیزاده هاشمی، یکی از برنامه های بنیاد شهید و امور ایثارگران را نظارت و رسیدگی نزدیک و میدانی به امور خانواده شهدا و ایثارگران کشور بویژه دیدار، تکریم و تجلیل از آنها دانست.
«حسن حدادی» نهم بهمن 1299 در خانواده ای مذهبی در منطقه سیاه بید کرمانشاه دیده به جهان گشود تا اینکه در تاریخ 23 آبان 1365 به همراه دخترش در بمباران هوایی روستای سیاه بید توسط مزدوران بعثی به درجهی والای شهادت رسید.
شهید «حبیب اله حدودی» 20 فروردین 1343 در روستای زاغانعلیا از توابع شهرستان سنقر در خانوادهای مذهبی و متدین به دنیا آمد. به عنوان پاسدار وظیفه از طریق سپاه پاسداران راهی جبهههای نبرد شد و درتاریخ 6 مرداد 1367 در عملیات مرصاد مفقودالاثر شد.
شهید«اکبرخاکزاد»، در بخشی از دست نوشته خود آورده است: تو ای مادرم! بعد از رفتن من گریه و زاری نکن. چون ما امانتی هستیم که از طرف خالق یکتا پیش شما گذاشته شدهایم و صاحب امانت، امانت خود را بالاخره دیر یا زود پس میگیرد.
شهید «احمدعلی کردامیر» در بخشی از وصیت نامه خود نوشته است: به مادرم بگویید پسرت در راه خدا رفت و شهید شد. مثل تمام خانوادهی شهیدان صبور باشید به همگی توصیه میکنم برایم گریه نکنید.
«ناهید عارف»، میگوید: سال 1360 با هم ازدواج کردیم. شهید خلبان هوانیروز بود، بعدها به عنوان فرمانده او را به سردشت اعزام کردند زمانی که فرزندمان به دنیا آمد خیلی تاکید داشتند مراقب فرزندمان باش و خدا را شکر میکنم به لطف خدا و نگاه شهید توانستم فرزندمان را خوب تربیت کنم.
«خاور جواهری» میگوید: همسرم در کارخانه خانه سازی کار میکرد و کارگری بود که به عنوان بسیج کارگری به منطقه اعزام میشود و میگفت: دوست دارم در راه امام شهید شوم و همین طور هم شد.