خاطرات شفاهی - صفحه 26

آخرین اخبار:
خاطرات شفاهی
خاطرات شفاهی خانواده طلبه شهید «نورالدین خدامرادی»؛

آرزو دارم در روز جمعه شهید شوم!

برادر شهید در بیان اوصاف شهید می‌گوید: طلبه شهید «نورالدین خدامرادی» از میان روز‌های هفته روز جمعه برای وی بسیار مقدس بود و تا پاسی از شب با امام زمان راز و نیاز می‌کرد، و آرزو داشت اگر شهادت نصیبش شد در روز جمعه به این آرزو دست یابد. سرانجام پس از رشادت‌های فراوان از خویش در دهمین روز از مهرماه ۶۲ عصر روز جمعه در منطقه مرزی قصرشیرین بین نماز مغرب و عشاء با لبی خندان به دیدار معبود شتافت.
خاطرات شفاهی خانواده های شهدا؛

همیشه در کارهای خیر پیشقدم بود

شهید «کرم هواسی» از شهدای لشکر 21 حمزه گردان 364 آبادان بود گه در آبان ماه 1363 پس از حضور در عملیاتهای متعدد به درجه رفیع شهادت نایل آمد. برادر شهید می گوید وی در همه جا و همه حال در کمک کردن به دیگران پیشقدم بود و به گفته همرزمانش در دفاع از وطن شجاع و نترس بود.او همچنین یادآور شد وظیفه ما به عنوان خانواده شهدا جهت ترویج فرهنگ ایثار و شهادت این است که باید راه و اهداف شهدا را برای نسل جوان بازگو کنیم.
خاطرات شفاهی خانواده شهدا؛

نگذاریم خون شهدایمان پایمال شود

شهید «احمد جابری» که از همان ابتدای نوجوانی در لباس بسیجی و بعد از آن با عشق فراوان به امام و انقلاب به عنوان پاسدار افتخاری در جبهه حضور داشت. بعد از اتمام جنگ، همچنان به شهادت در راه حق فکر می کرد و سرانجام سال 1372 به دست گروهک منافقین کوردل در شهرستان دهلران به درجه رفیع شهادت نایل آمد.همسر شهید می گوید: با ادامه دادن راه شهدایمان نگذاریم خون آنان پایمال شود.فیلم این مصاحبه در ادامه تقدیم حضورتان می شود.
خاطرات شفاهی والدین شهدا؛

از پسرم راضی بودم خداوند از او راضی باشد

پدر شهید باقری می گوید: پسرم همیشه می گفت اگر شهید شدم برایم ناراحت نباشید چون دیگر خواهران و برادرانم هستند که جای مرا پر کنند. من از فرزندم راضی بودم انشاء الله خداوند از او راضی باشد.
قسمت سوم گفتگو با پدر شهید «محمد صرفی»؛

اعتیاد و بی‌حجابی را خطری بزرگ برای جامعه می‌دانست

شهید «محمد صرفی» متولد شهرستان تهران از شهدای دفاع مقدس است. در این کلیپ پدر گرامی این شهید گرانقدر نقل می‌کند: «محمد در وصیت‌نامه‌اش مردم را از دو خطر عظیم بر حذر داشته است و توصیه می‌کند مطیع امر رهبر باشید.» این کلیپ با عنوان «چراغ محله» با همکاری بنیاد شهید و امور ایثارگران استان سمنان و صدا و سیمای مرکز این استان تهیه شده است. نوید شاهد سمنان شما را به دیدن قسمت سوم این گفتگوی زیبا دعوت می‌کند.
خاطرات شفاهی جانبازان؛

کلیپ|با خدا معامله کردم و از او آرامش می‌خواهم

جانباز ۷۰ درصد حسین فتحی گفت: در همه امور به خدا توکل می‌کنم و از او آرامش می‌خواهم چراکه در این راه ما با خدا معامله کردیم.
قسمت نخست گفتگو با پدر شهید «محمد صرفی»؛

محمد؛ نامی که خودش برگزید/ از کودکی راهش از دیگران جدا بود

شهید «محمد صرفی» متولد شهرستان تهران از شهدای دفاع مقدس است. در این کلیپ پدر گرامی این شهید گرانقدر نقل می‌کند: «نامش را خودش انتخاب کرد، محمد از کودکی راهش از دیگران جدا بود.» این کلیپ با عنوان «چراغ محله» با همکاری بنیاد شهید و امور ایثارگران استان سمنان و صدا و سیمای مرکز این استان تهیه شده است. نوید شاهد سمنان شما را به دیدن قسمت نخست این گفتگوی زیبا دعوت می‌کند.
گفتگوی تصویری با پدر شهید«کیومرث ویس ملک شاهی»؛

شهدا رفتند تا انقلاب استوار بماند

پدر شهید «کیومرث ویس ملک شاهی» می گوید: خوشحالم که فرزندم را در راه حفظ انقلاب دادم تا انقلاب استوار بماند و در درگاه خداوند رو سفید هستیم.
خاطرات شفاهی پدر شهید «سیاوش حسنی»؛

کلیپ | اینکه می‌بینم پسرم به راه حق رفته است قلبم آرام می‌گیرد

پدر شهید «سیاوش حسنی» در مصاحبه با نوید شاهد استان مرکزی با پسر شهیدش گفتگو می کند و از او می خواهد دستگیرشان باشد و اگر آنها عمری چشم انتظار بازگشت عزیزشان بودند، او در آخرت شفی ما باشد. اینکه می بینم پسرم به راه حق رفته است قلبم آرام می گیرد.
خاطرات شفاهی مادر شهید «احمد غیاث آبادی»؛

کلیپ | من می‌دانستم او شهید خواهد شد

مادر شهید «احمد غیاث آبادی» از دلتنگی های خود در شب های آخری که فرزندش خود را عاشقانه و عارفانه مهیای شهادت می کند می گوید: «می دانستم احمد شهید می شود. شبی احمد را در نمازش دیدم که اشک می ریخت. من مانده بودم خدایا این از تو چه می خواهد. چشمانش را از من پنهان می کرد. شب از خواب بیدار شدم دیدم مفاتیح در دست نشسته و با خدای خود خلوت کرده است ...»
خاطرات شفاهی مادر شهید «داود غضنفری»؛

کلیپ | نذر امامزاده داود (ع)

رحیمه باقری مادر شهید «داود غضنفری» از خصوصیات اخلاقی فرزند شهیدش می گوید و درباره علت نامگذاری او می گوید: «پسرهایم می مردند، خدا داود را که به من داد از امامزاده داود(ع) خواستم او را از من نگیرد و نام او را داود گذاشتم و نذر اسلامش کردم».
خاطرات شفاهی پدر شهید «رضا دالایی»؛

کلیپ | تو سرباز امام زمان (عج) هستی

پدر شهید «رضا دالایی» در بدرقه آخرین سفر پسر، در جواب اینکه رضا از او پرسیده بود پدر اجازه سفر به من می دهی؟ او گفته بود: «باید تو به جبهه بروی و از دینت محافظت کنی، تو سرباز امام زمانت هستی.»
گفتگوی تصویری با مادر شهید «فرهاد ملکیان»؛

گذر از رودخانه در خواب، شهادت را برایش رقم زد

مادر شهید «فرهاد کیانیان» می گوید: آن زمان که پدر شهید در جبهه حضور داشت، می‌خواست به جبهه برود. من مخالف رفتنش بودم تا اینکه یکروز از خواب بیدار شد و گفت؛ دو نفر با روپوش سفید روی سرم ایستاده بودند دستم را گرفتند و از رودخانه مرا عبور دادند و گفتند؛ «اسلام پیروز است نگران نباش» گفت: هر طور شده می روم چه رضایت بدهی، چه ندهی.
گفتگوی تصویری با مادر شهید «فردین ابراهیمی»؛

فرزندم با شهادت به سعادت رسید

مادر شهید «فردین ابراهیمی» می‌گوید: فرزندم، مناطقی جنگی را که از جنگ تحمیلی مین گذاری شده بود پاکسازی می کرد، دائماً دلهره داشتم که مبادا روزی صدمه‌ای ببیند که برگشت و به من گفت: مادرم شهادت سعادت می خواهد که خداوند این سعادت را نصیبش کرد.
قسمت سوم؛

خاطرات شفاهی آزاده و جانباز سرافراز «علی علیزاده» / روایتی از قطعنامه 598 تا رهایی از اسارت

کلیپ «آسمان، آبی تر» حاوی خاطرات آزاده، جانباز «علی علیزاده» است که در قالب خاطرات شفاهی منتشر می شود. این آزاده سرافراز در 5 مرداد 1339 به دنیا آمد. در عملیات والفجر 8 در 21 بهمن 1364 در جزیره ام الرصاص به اسارت درآمد. وی قریب به 5 سال در بند اسارت دشمنان بعثی بود و سرانجام 2 شهریور 1369 پس از تحمل سال ها رنج اسارت به میهن اسلامی بازگشت.
خاطرات شفاهی پدر و مادر شهید «محمد غلامی»؛

کلیپ | شب ماه رمضانی که محمد نوری در آسمان دید

«طاهره قاسمی دوست» مادر شهید «محمد غلامی» در بازگویی خاطرات فرزند شهیدش و فضائل اخلاقی او بسیار برایمان می گوید و اینکه شهید چقدر به نماز و روزه خود در سنین کودکی مقید بوده است و شبی از شب های ماه رمضان که محمد در جستجوی نوری در آسمان بود و به چشم خود دیده بود.
قسمت دوم؛

خاطرات شفاهی آزاده و جانباز سرافراز «علی علیزاده» / کار فرهنگی در اسارت

کلیپ «آسمان، آبی تر» حاوی خاطرات آزاده، جانباز «علی علیزاده» است که در قالب خاطرات شفاهی منتشر می شود. این آزاده سرافراز در 5 مرداد 1339 به دنیا آمد. در عملیات والفجر 8 در 21 بهمن 1364 در جزیره ام الرصاص به اسارت درآمد. وی قریب به 5 سال در بند اسارت دشمنان بعثی بود و سرانجام 2 شهریور 1369 پس از تحمل سال ها رنج اسارت به میهن اسلامی بازگشت.

با دو نشان در بدن، او را یافتیم/ محمد پس از شهادت به آرزویش رسید

شهید «محمد رهبری» متولد شهرستان تهران از شهدای دفاع مقدس است. در این کلیپ مادر گرامی این شهید گرانقدر از نشانه‌هایی سخن می‌گوید که سبب پیدا شدن فرزندش پس از چهل روز شد. این کلیپ با عنوان «چراغ محله» با همکاری بنیاد شهید و امور ایثارگران استان سمنان و صدا و سیمای مرکز این استان تهیه شده است. نوید شاهد سمنان شما را به دیدن این گفتگوی زیبا دعوت می‌کند.

شهید «رحمان رحیم پور» به روایت خانواده و همرزمانش

شهید «رحمان رحیم پور» فرزند شهید گرانقدر «حسن رحیم پور» از شهدای گرانقدر استان کردستان است که روز ۴ تیر ماه سال ۱۳۳۲ در روستای پایگلان به دنیا آمد و پس از عمری مجاهدت، روز ۲۹ بهمن ماه سال ۱۳۶۰ حین درگیری با گروهک‌های ضد انقلاب به شهادت رسید.
قسمت اول؛

خاطرات شفاهی آزاده و جانباز سرافراز «علی علیزاده» / مصاحبه با رادیو بغداد

کلیپ «آسمان، آبی تر» حاوی خاطرات آزاده، جانباز "علی علیزاده" است که در قالب خاطرات شفاهی منتشر می شود. این آزاده سرافراز در 5 مرداد 1339 به دنیا آمد. در عملیات والفجر 8 در 21 بهمن 1364 در جزیره ام الرصاص به اسارت درآمد. وی قریب به 5 سال در بند اسارت دشمنان بعثی بود و سرانجام 2 شهریور 1369 پس از تحمل سال ها رنج اسارت به میهن اسلامی بازگشت.
طراحی و تولید: ایران سامانه