«جان و دلی» روایتی عاشقانه از همسر شهید سیدمحمدحسین میردوستی
به گزارش خبرنگار نویدشاهد،کتاب « جان و دلی » زندگی نامه داستانی شهید مدافع حرم سیدمحمدحسین میردوستی به قلم فاطمه نودهی تازگی از سوی نشر شاهد روانه بازار نشر شده است. این اثر به طور خاص زندگی این شهید بزگوار را به روایت همسرایشان « راضیه سادات میردوستی» به نمایش می گذارد.
محمدحسین میردوستی ۱۳ تیرماه ۱۳۷۰ به دنیا آمد، او چهارمین فرزند خانواده بود. زمانی که به دنیا آمد، عمو و دایی‌اش شهید شده بودند و پدرش جانبازان دفاع مقدس بود شاید به همین علت او نیز از همان کودکی عاشق شهادت شده بود. همیشه بعد از پایان نمازش همراه پدر زیارت عاشورا می‌خواند و می‌گفت: هر کس زیارت عاشورا بخواند، شهید می‌شود!
بعد از پایان دوره سربازی تصمیم گرفت در آزمون یگان ویژه صابرین شرکت کند، شرکت کرد و پذیرفته شد. شاید حضور برادر بزرگتر در یگان صابرین موجب گرایش او به چنین اقدامی شده بود.
پس از مدتی با دختر عمویش ازدواج کرد و ثمره این ازدواج فرزندی به نام محمد یاسا است. حضور محمدحسین در ماموریت‌های مختلف باعث دوری او از خانواده شده بود به همین علت از همسرش خواسته بود تا از کارهای فرزندشان در طول روز عکس و فیلم بگیرد تا بتواند فرزندش را ببیند.
و در نهایت شهید محمد حسین میردوستی در تاریخ ۱ آبان ۱۳۹۴ همزمان با تاسوعای حسینی در دفاع از حرم مطهر حضرت زینب کبری علیهاالسلام به فیض شهادت نائل آمد.
در بخشی از کتاب مییخوانیم : از پیش دکتر که آمدم از خوشحالی انگار روی ابر ها قدم می گذاشتم . تا عصر ثانیه شماری می کردم تا برگردی. دوست داشتم زودتر عکس العملت را موقع شنیدن این خبر ببینم . عصر که به خانه آمدی،گفتی:« آماده شو بریم بازار ، خرید میوه و سبزیجات .»
باهم به بازار محله رفتیم . همان جا بود که پرسیدی :
_ راستی خانمم !امروز واسه سرگیجه و بی حالیت رفتی دکتر ؟
می خواستم سربه سرت بگذارم بای همی قیافه ناراحتی به خودم گرفتم :
_ آره رفتم.
_خوب چی شد؟
_ چی چی شد؟
_ دکتر چی گفت ؟
_ برام یسری آزمایش نوشت.
_ انجام دادی؟
_ بله .جوابش رو همین امروز گرفتم و به دکتر نشون دادم.
_ خب؟
_ خب به جمالت . گفت : یسری مشکلات داری باید یه دوره دارو بخوری و تحت درمان باشی.
چهره ات درهم رفت و پرسیدی:
مشکلات ؟! چه مشکلاتی ؟! چی شده راضیه سادات ؟
آنقدر نگران شدیش ،که دلم طاقت نیاورد بیش تر از این اذیتت کنم . گلو صاف کردم و گفتم :« راستش ،راستش»
خندیدم ،ادامه دادم:
_داری بابا می شی .
_ چی گفتی ؟!
_ درست شنیدی . داری بابا می شی عزیزترنیم....
نشر شاهد این‌کتاب را در104 صفحه، با شمارگان یکهزار نسخه، در قطع رقعی و به بهای 85هزار تومان روانه بازر نشر کرده است. علاقه‌مندان می‌توانند برای تهیه این کتاب با شماره 83232648-021 تماس بگیرند.
انتهای پیام/
