«دستان بسته» در توصیف تشییع جنازۀ تاریخی شهدای غواص
چهارشنبه, ۱۵ دی ۱۳۹۵ ساعت ۱۱:۵۹
دستان باز چشم به دستان بسته اند آب آور همیشۀ دنیاست دستها
یوسف روان و محو تماشاست دستها
منبع: چشمه آیینه، گزیده شعر کنگره ایثار / به کوشش داریوش ذوالفقاری، معاونت فرهنگی و امور اجتماعی بنیاد شهید و امور ایثارگران، انتشارات مهر تابان 1395.
پر از ترنج کاخ زلیخاست دستها
تابوت روی دست و زمین دست میدهد
با آسمان و گرم تمناست دستها
این دستهای بسته چه کردند این همه
در انتظار مژدۀ آنهاست دستها
دستان باز چشم به دستان بسته اند
آب آور همیشۀ دنیاست دستها
انگار علقمه شده تکرار و باز هم
مضمون شعر شاعر شیداست دستها
تکثیر دستهای ابالفضل گشته است
عریان و تشنه بر لب دریاست دستها
اینجا زمین مرده هم اعجاز میکند
سقا نخورده آب و شکوفاست دستها
پرچم نوشته اند که ما ایستاده ایم
انگار خیل لشکر سقاست دستها
گویی مسیح زندگی تازه میدهد
یا اینکه جفت در ید بیضاست دستها
اروند میخروشد و با عهد دیگری
بر روی دست بستۀ آنهاست دستها
این دستهاست این که یدالله میشود
خورشید سر به زیر و به بالاست دستها
سروده ای از زینب کریمی نیا
منبع: چشمه آیینه، گزیده شعر کنگره ایثار / به کوشش داریوش ذوالفقاری، معاونت فرهنگی و امور اجتماعی بنیاد شهید و امور ایثارگران، انتشارات مهر تابان 1395.
نظر شما