پرواز (روایت ناب شهید همت از شهادت رضا چراغی )
سهشنبه, ۲۹ تير ۱۳۹۵ ساعت ۰۹:۲۰
رضا سه روز نخوابيده بود و عمليات را هدايت مي كرد. قانعش كردم كه آن شب را بخوابد و او هم خوابيد.
![](/files/fa/news/1395/4/29/20019_570.jpg)
در همين حين از بي سيم خبر رسيد كه عراق پاتك سختي در خط انجام داده است. رضا جلو رفت. ساعتي بعد بچه ها گفتند برادر چراغي در خط مقدم با خمپاره 60 به عراقيها شليك مي كند. با بي سيم او را خواستم كه ناگهان يك نفر از پشت بي سيم گفت: حاجي جان، ديگر رضا را صدا نكنيد.او پرواز كرد.
رواي: شهيد محمد ابراهيم همت
نظر شما