خدا را شکر میکنم برای همه چیز. آمدم به جبهه برای رضای خدا، برای دین اسلام، برای یاری مستضعفین، و برای جنگ با استکبار جهانی. خدا را سپاس که این توفیق را به من داد تا در این مسیر قدم بگذارم.
«شهید رضا دارچینی مراغه» در وصیت نامه اش اینگونه می گوید:
بار الها، تو را از صمیم قلب شکر و سپاسگزارم که به من، بنده گنه کارت، توفیق دادی که در دانشگاه عظیم اسلامی، این جبهههای نبرد حق علیه باطل، در کنار رزمندگان و سربازان امام زمان، به نبرد با بعثی ها بپردازم.
شهید محمد ابراهیمی نوشته است: برادر هم اکنون که به پاس وظیفه شغلی و نوای وجدانم به نائب امام زمان برای سرکوبی دشمن وجلوگیری از تجاوز به جبهه میروم خود را مانند کبوتری سبکبال حس میکنم و افتخار میکنم که در ارتش اسلام هستم و مشت محکمی بر دهان دشمن استکبار جهانی خواهم زد.
«شهید مصطفی اسلام خواه» در وصیتنامهاش می نویسد: اى جوانان نکند در رختخواب ذلت بمیرید که حسین (ع) در میدان نبرد شهید شد. اى جوانان مبادا در غفلت بمیرید که على در محراب عبادت شهید شد.